Web Analytics Made Easy - Statcounter

آیت الله سیداحمد خاتمی عضو شورای عالی حوزه و امام جمعه موقت تهران، امروز ۱۲ اسفند در نخستین پیش نشست کنگره صدسالگی باز تاسیس حوزه و همایش علمی آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(ره)؛ میراث دار صد سال تاریخ حوزه علمیه قم که در سالن همایش های مدرسه عالی دارالشفا برگزار شد، اظهارکرد: خاندان مرحوم آیت الله العظمی صافی گلپایگانی خاندان مبارزه با طاغوت بودند، پدر و برادر بزرگ ایشان، حاج آقا علی صافی، ضد طاغوت و ضد شاه بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، خاطرنشان کرد: آیت الله العظمی گلپایگانی، پیامی می خواست به شاه بفرستد و حاج آقاعلی صافی را برای این منظور انتخاب کردند، شاه را همه به غرور و تکبر می شناسند. مرحوم حاج آقاعلی صافی فرمود، رفتم و منتظر شدم. شاه خیلی مغرور آمد. گفتم پیام آیت الله گلپایگانی را برای شما آوردم. رضاخان شروع به اهانت به آیت الله العظمی گلپایگانی کرد. منتظر نماندم و بدون خداحافظی از کاخ بیرون آمدم. آیت الله العظمی صافی هم همین موضع و شجاعت را داشت. با پیروزی انقلاب، ایشان نقش اساسی در تدوین قانون اساسی داشت و بحث تنفیذ ریاست جمهوری از پیشنهادات ایشان بود که رای هم آورد.

سخنگوی مجلس خبرگان رهبری، تصریح کرد: وی، جدا دیدن حوزه از سیاست را جدا دیدن حوزه از حوزه می دانستند، حوزه پیوند خورده با سیاست به معنای صحیح آن یعنی تدبیر و مدیریت است.

آیت الله خاتمی بیان کرد: اگر بخواهم تعریفی از «سیاست» داشته باشم باید بگویم، تدبیر است. یک سال سیاست، قیام جانانه ای مثل قیام امام حسین(ع) می شود و یک بار نرمش قهرمانانه مثل اقدام امام حسن(ع) است. هر دو سیاس العباده هستند چه امام حسین(ع) که قیام کرد و چه امام حسن(ع) که آن نرمش قهرمانانه را انجام دادند.

وی تاکید کرد: تعبیر از سیاست آن نیست که فرد درگیری و مبارزه داشته باشد، تفسیر درست، تدبیر است که باید نسبت به اقتضائات و شرایط آن را هزینه کرد.

عضو شورای عالی حوزه های علمیه، گفت: تفسیر اینکه سیاست یعنی درگیری و مبارزه، تفسیر صحیحی نیست و با این نگاه، کاری که مرحوم آیت الله حائری در اوج قدرت رضاخان انجام داد، کار بزرگی بود.

امام جمعه موقت تهران بیان داشت: این یک واقعیتی است که مرحوم آیت الله حائری با رضاخان برخورد داشت، در ماجرای حجاب برای رضاخان پیام فرستاد و شاگردان خود را دستور به ورود به این ماجرا کرد.

آیت الله خاتمی گفت: شرایطی که برای امام خمینی(ره) فراهم بود برای آیت الله حائری فراهم نبود؛ بعد از ماجرای مشروطیت، مردم دلزده و مایوس شده بودند. در ماجرای ضرب و شتم آیت الله محمدعلی بافقی توسط رضاخان در مشهد، کمترین واکنشی از سوی مردم صورت نگرفت. اما در ماجرای مقاله توهین آمیز ارتجاع سرخ و سیاه، مردم به پا خواستند و انقلابی ایجاد شد.

217

کد خبر 1608894

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: سید احمد خاتمی نماز جمعه آیت الله العظمی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۵۰۴۴۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین فرمانده گردان در تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص) که بود؟

به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، سردار سید علیرضا ربیعی به یاد دارد که وقتی هنوز تیپ ۲۷ تشکیل نشده بود و حاج احمد متوسلیان و یارانش در کردستان حضور داشتند، یک روز جمعی از پیشمرگان مسلمان کرد را می‌بیند که از توان جسمی یک رزمنده به وجد آمده بودند. خودش را به جمع پیشمرگان می‌رساند و می‌شنود که آنها از رزمنده‌ای به نام «حسین قجه ای» تعریف می‌کنند.

ربیعی می‌گوید: یک جمعی از نیرون‌های پیشمرگ مسلمان کرد را از روانسر فرستاده بودیم تا کمک حال نیرو‌های خودی در ارتفاعات دزلی باشند. آنجا درگیری رخ داده و تعدادی از بچه‌های ما شهید و مجروح شده بودند. پیشمرگ‌ها که رفتند و برگشتند، همگی از موضوعی تعجب کرده بودند. علت این حالت شان را پرسیدم، یکی از آنها گفت: «در دزلی دو نفر از رزمنده‌ها شهید شده بودند. آنجا ارتفاعاتی دارد که نه کسی می‌تواند بالا برود و نه کسی می‌تواند پایین بیاید. یک همچین وضعیت صعب العبوری دارد. اما همان جا دیدیم یک رزمنده ریز نقش به نام "حسین قجه ای" پیکر دو شهید را یکی روی این دوش و دیگری را روی دوش دیگرش انداخته و دارد از دزلی پایین می‌آورد. تعجب کردیم ما که زاده و بزرگ شده محیط کوهستان هستیم، چنین توانی نداریم. آن وقت این جوان چطور می‌تواند چنین قوتی داشته باشد؟»

*پهلوان ریز نقش

حسین قجه‌ای متولد سال ۳۷ در زرین شهر اصفهان و ساحل زاینده رود بود. از نوجوانی به رشته کشتی پرداخته و مقام‌هایی هم کسب کرده بود. (قهرمانی کشتی جوانان کشور یکی از همین عناوین بود) ریزاندام، اما بسیار قوی بنیه بود و سال‌ها حضور در گود کشتی، تن و جسمش را به غایت ورزیده کرده بود. او پهلوانی بود که از گود کشتی به اوج پرکشید و روی جاده اهواز- خرمشهر، آسمانی شد.

شهید همدانی در خصوص شهید قجه‌ای می‌گوید: «وقتی برای اولین بار او را دیدم، از گوش‌های شکسته و تن ورزیده اش متوجه شدم که کشتی گیر است... بچه‌های گردانش او را خیلی دوست داشتند. مدام مثل یک دسته پروانه، دور حسین قجه‌ای می‌چرخیدند و می‌گفتند برادر قجه‌ای تو را به خدا مواظب خودت باش، چرا این‌قدر جلو می‌آیی؟ برادر قجه‌ای، لازم نیست شما آر پی جی دست بگیری، پس ما چه کاره‌ایم؟ برادر قجه‌ای، دیدی چطور بعثی‌ها را عقب زدیم؟ اگر باز جلو بیایند، به یاری خدا، بیچاره‌شان می‌کنیم».

همین دل قرص و نترس حسین قجه‌ای بود که سرش را روی جاده اهواز- خرمشهر به باد داد! او و گردانش در مرحله اول عملیات الی بیت المقدس روی این جاده غوغا کرده بودند. حسین روز شهادتش آن قدر آر. پی. چی زده بود که از گوش‌های شکسته اش خون می‌آمد. در لحظات آخر وقتی که می‌خواست رخ به رخ یک تانک، آر. پی. چی شلیک کند، همزمان تانک نیز به سمت او شلیک کرده بود. گلوله تانک درست کنار حسین منفجر شده و تنش را کاملا سوزانده بود. به قول یکی از همرزمانش که با پیکر او رو به رو شده بود، جای سالمی در تن حسین باقی نمانده بود.

*تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص)

زمانی که حاج احمد متوسلیان و حاج محمد ابراهیم همت از کردستان به دوکوهه آمدند تا تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص) را به همراه سرداران شهیدی، چون محمود شهبازی و حسین همدانی تشکیل بدهند، برای اولین گردانی که قرار بود در این تیپ شکل بگیرد، حاج احمد متوسلیان سراغ حسین قجه‌ای رفت و او را به عنوان فرمانده اولین گردان انتخاب کرد. نام حسین قجه‌ای در تیپ محمدرسول الله (ص) با گردان سلمان عجین شده بود. او با همین گردان وارد عملیات فتح المبین شد و دو گروهانش را فرستاد تا در اولین شب عملیات، توپخانه دشمن را روی تپه‌های علی گره زد به صورت سالم تصرف کنند. روی آن تپه ها، دو گروه از توپخانه‌های دشمن قرار داشتند که یک گروه را نیرو‌های حسین قجه‌ای و گروه دوم را نیرو‌های گردان حبیب به فرماندهی شهید محسن وزوایی تصرف کردند.

*پهلوانی از کشتی تا رزم

در مورد پهلوانی‌های فرمانده گردان سلمان روایت‌های بسیاری شده است. یکی از دوستان شهید از دورانی که هنوز حسین مشغول ورزش کشتی بود، تعریف می‌کند: روز مسابقه، حسین یکی دو تا کشتی گرفت و هنگام استراحت گفت: یک مأموریت فوری دارم. رفت و هنوز مسابقه بعدی شروع نشده برگشت. کنجکاو شدم که در حین مسابقه چه کار مهمی پیش آمده، طاقت نیاوردم و جریان را پرسیدم. گفت: یک خواهر دارم که مشکل جسمی دارد. باید دو، سه ساعت یکبار سری به او بزنم. گفتم: مگر پدر و مادرت نیستند؟ گفت چرا، اما خواهرم بیشتر به من وابسته است و من کار‌های او را انجام می‌دهم».

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • قدیمی ترین متن مبارزاتی امام خمینی و انتشار دست‌نوشته‌ رهبری در دفتر کتابخانه وزیری برای نخستین بار + عکس
  • امام صادق (ع) در پی کسب و حفظ قدرت با هر شرایطی نبود
  • مظلومیت حقوق بشر نزد افکار عمومی جهان مشخص شد
  • وعده صادق، آغاز تحول در منطقه
  • اعتراف عجیب سیدمحمد خاتمی /مولوی سُنی فراری از مشهد در افغانستان کشته شد /بازخوانی خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی
  • اولین فرمانده گردان در تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص) که بود؟
  • عکسی قدیمی از سیدمحمد خاتمی در کنار همسر و فرزند عطاء الله مهاجرانی
  • آحاد جامعه باید در فرآیند تولید تمام حوزه ها سهیم باشند
  • دانشجویان دنیا به دفاع از مردم فلسطین قیام کردند
  • بانوان ایرانی بر فرضیه‌های غربی خط بطلان کشیدند